
وقتی یک زن جوان مسیر رواندرمانی را تغییر داد
روایت آنا اُ.؛ آغاز روانکاوی مدرن
در سالهای پایانی قرن نوزدهم، زنی جوان و باهوش به نام برتا پاپنهایم—که بعدها با نام مستعار آنا اُ. شناخته شد—با علائم عجیبی به دکتر یوزف برویر در وین مراجعه کرد. او زنی جوان، باهوش، و از طبقهی متوسطبالای یهودی
متولد: ۱۸۵۹ – آلمان بود ه در نوجوانی گاهبهگاه دچار فلج اندام، لکنت زبان، توهم و اختلال در بینایی میشد.
پزشکان علت جسمیای برای این علائم پیدا نمیکردند. همهچیز مبهم و مرموز بود.
اما برویر، برخلاف پزشکان زمان خودش، بهجای تجویز دارو، به آنا اجازه داد حرف بزند. او هر بار که دربارهی یکی از خاطرات دردناک یا احساسات سرکوبشدهاش صحبت میکرد، یکی از علائمش ناپدید میشد. آنا خودش این تجربه را «پاکسازی از طریق گفتگو» نامید—و همین شد یکی از نخستین نمونههای رواندرمانی گفتوگومحور.
برویر بعدها تجربیاتش را با زیگموند فروید در میان گذاشت، و این نقطهی آغاز شکلگیری علم روانکاوی شد.
این تجربه پایهی کتاب “مطالعاتی درباره هیستری” (1895) شد.
همین تجربه، الهامبخش فروید برای توسعهی روانکاوی شد.
اما سرنوشت آنا به همینجا ختم نشد. او پس از درمان، نهتنها زندگیاش را بازسازی کرد، بلکه به یکی از فعالان اجتماعی پیشگام در حوزهی حقوق زنان و کودکان در آلمان تبدیل شد. صدایش، که زمانی در سکوت بیماری خاموش شده بود، حالا برای دفاع از عدالت بلند شده بود.
ماجرای آنا اُ. هنوز هم، پس از بیش از صد سال، الهامبخش رواندرمانگران، نویسندگان و حتی رماننویسانی چون اروین یالوم است.
داستان او نهفقط روایت یک درمان، بلکه روایت قدرت رهاییبخش کلمات است.
0 دیدگاه